سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت در طبیعتهای فاسد، سودی نمی بخشد. [امام هادی علیه السلام]
M دوستت دارم
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 10748
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
........... درباره خودم ...........
M دوستت دارم
فاطیما

........... لوگوی خودم ...........
M دوستت دارم
............. بایگانی.............
حرف دل
گالری عکس
شگفتیهای خلقت
اعجاز خوراکیها
حقوق
داستانهای قرآنی

..........حضور و غیاب ..........
یــــاهـو
............. اشتراک.............
  ........... طراح قالب...........


  • حق شاگرد

  • نویسنده : فاطیما:: 85/11/5:: 2:5 عصر

    شاگرد

    وَ اَمَّا حَقُّ رَعِیَّتِکِ بِالْعِلْمِ:

    فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّ اللهَ قَدْ جَعَلَکَ قَیِّماً لَهُمْ فِیمَا آتَاکَ مِنَ الْعِلْم. وَ وَلاَّکَ مِنْ خَزَانَةِ الْحِکْمَةِ. وَ فَتَحَ لَکَ مِنْ خَزَائِنِه. فَاِنْ اَحْسَنْتَ فِیمَا وَ لاَّکَ‌اللهُ مِنْ ذَلِک، وَ قُمْتَ بِهِ لَهُمْ مَقَامَ

    -         اَلْخَازِنِ،

    -          اَلْشَّفِیقِ،

    -          اَلْنَّاصِحُ لِمُوَالاَهُ فِی عَبْدِه،

    -          اَلْصَّابِرِ،

    اَلْمُحْتَسِب اَلَّذیِ اِذَا رَایَ ذَا حَاجَةٍ، اَخْرَجَ لَهُ مِنْ الْاَمْوَالِ الَّتِی فِی یَدَیْه، کُنْتَ رَاشِداً، وَ کُنْتَ لِذَلِکَ آمِلاً مُعْتَقِداً، وَ اِلاَّ کُنْتَ لَهُ خَائِناً، وَ لِخَلْقِهِ ظَالِماً، وَ لِسَلْبِهِ وَ عِزِّهِ مُتَعَرِّضاً. فَاِنْ اَحْسَنْتَ فِی تَعْلیِمِ الْنَّاسِ وَ لَمْ تَخْرِقْ بِهِم، وَ لَمْ تَضْجَرْ عَلَیْهِمْ زَادَکَ‌اللهِ مِنْ فَضْلِه وَ اِنْ اَنْتَ مَنَعْتَ الْنَّاسِ عِلْمَکَ، اَوْ فَرَقْتَ بِهِمْ عِنْدَ طَلَبِهِم الْعِلْم مِنْک، کَانَ حَقًّا عَلیَ‌اللهِ اَنْ یَسْلُبَکَ الْعِلْمِ وَ بَهَائِه وَ یَسْقُطَ مِنَ الْقُلوُبِ مَحَلُّک.

    حق شاگرد (دانش آموز- دانشجو- آنکه به شنیدن کلام تو نشسته است)

    حق کسانی که جهت دانش آموزی،‌ اداره‌ی آنان به عهده‌ی تو قرار گرفته است و نیازمند کسب دانش از تو هستنداین است که: بدانی در این جهت که باید تو به آنان بیاموزی، خدا ترا سرپرست و حافظ حقوق آنان قرار داده است و تکلیف تو آن است که آنانرا به حداکثر بهره‌ی ممکن برسانی. از جمله تکالیف معلم بودن این است که با متعلّم و خواستار استفاده‌ی علمی و تربیتی، از خودت با خوشخوئی و ملایمت رفتار کنی، این مسئولیّت سرپرستی را به خوبی به انجام برسانی.

    -     موقعیّت کسی را پیدا کنی که نیازهای معنوی آنان را از روی دلسوزی تهیّه  و ذخیره میکند تا به تدریج به آنان برساند و آنانرا مجهّز و مستعد زندگی سازد.

    -           و در عین حال نسبت به آنان خیرخواه باشی و با خشونت رفتار نکنی.

    -      نصیحتگر آنان باشی، همانگونه که سرپرست به اموری کسانی تحت تربیت و حمایت خودش دارد رسیدگی می‌کند. در برابر کوتاهی‌های او و زحماتی که برای تربیتش لازم است صبر و تحمّل داشته و حوصله به خرج دهی و هر مشقّتی را که تحمّل می‌کنی به حساب خدا منظور کنی، و با حساب دقیق از عمر و استعداد و شرایط تربیت پذیری او بهره‌گیری، همانند کسی که اگر نیازمند فقیری را می‌بیند به اندازه‌ی نیازش به عطا میکند و در این صورت است که واقعاً رهنما و رهبر شایسته‌ای برای او هستی و می‌توانی در این زمینه مایه‌ی امید و دلبستگی باشی، ولی در غیر این صورت، نسبت به او خیانت کرده‌ای، و «عُمْر» و «استعداد» او را بر باد داده‌ای، نسبت به آفرینش او ظلم کردی، و متعرّض نابودی او و از بین رفتن عزّت و سیادت او گشته‌ای.

    اگر تکالیف معلّمی را بدانی و به آنها رفتار کنی در این صورت خدا نعمت دانش را بر تو زیادت خواهد کرد.

    اگر در تعلیم دانش خود بُخل کردی یا با دانشجویان به درشتی رفتار کردی گویا خود را سزاوار آن دانسته‌ای که خدا صفای دانش را از تو بگیرد و احترام موقعیّت علمی تو از دل‌ها برداشته شود. زیرا با وجود عدم لیاقت و نداشتن صلاحیّت لازم و کافی تصدّی این کار مهم را پذیرا شده‌ای.


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ